نیازسنجی و شناخت روحیات جوانان آنچه در مسیر جذب جوانان به مساجد پیش از هر چیز دیگر حائز اهمیت می باشد شناخت روحیات جوانان و سنجش نیازهای آنان است. برنامه ریزان فرهنگی مخصوصاً در حوزه فرهنگ دینی باید به تناسب شرایط محلی هر استان روحیات جوانان را مورد مطالعه قرار داده و با اعزام کارشناسان، نیازهای آنان را در حوزه فرهنگ دینی مورد عنایت جدی قرار دهند. انتظارات آنان را به منظور مشارکت در فعالیت های فرهنگی مساجد با جدیت هر چه تمام تر دنبال کنند. از آنان بخواهند درباره مسجد هرچه می دانند عنوان کنند و علت حضور یا عدم حضورشان در مساجد را بازگو کنند. در این صورت بسیاری از واقعیت ها که در ذهن آنها نقش بسته است آشکار خواهد شد و با این تمهیدات و مقدمه چینی ها می توان اقدام های بعدی را پیگیری کرد. 2- توجه به آراستگی، نظافت و بهداشت مساجد از آنجا که طبعجوانان پاک و آرام می باشد، لذا به مکان های پاکیزه، آرام، جذاب و دلپذیر بیشتر گرایش پیدا می کنند و از مکان هایی که از پاکیزگی لازم برخوردار نیست دوری می کنند. بنابراین برای جذب آنان به مساجد باید این مکان ها را آراسته و پاکیزه ساخت. فرش های مسجد باید تمیز و پاکیزه باشند. روشنایی مسجد در حد مطلوب باشد. مسجد همواره معطر و خوشبو باشد. نمازگزاران با لباس های پاکیزه و بوی خوش وارد مسجد شوند. مسجد از آرامش لازم برخوردار باشد. به مسائل دنیوی کمتر پرداخته شود و بیشتر مسائل اخروی مورد اهتمام قرار گیرد. مومنان به یکدیگر احترام گذاشته و همدیگر را به صبر، شکیبایی و خصلت های نیکو سفارش کنند. 3- نقش مؤثر امام جماعت امام جماعت یکی از ارکان اساسی مسجد به شمار می رود. جوانان امام جماعت را به عنوان آیینه تمام نمای خوبی ها و مکرمت های انسانی و سمبل پاکی، صداقت، صفا، شجاعت، مروت، انسانیت، شکیبایی، ایثار و گذشت می شناسند. بنابراین برای جذب جوانان به مسجد، امام جماعت باید با جوانان دوست شده با آنان بجوشد، در غم و شادی آنان شریک شود، از آنان احوالپرسی کند، با آنان به اردو رود، حتی الامکان در میادین ورزشی آنان حضور یافته و آنان را مورد تشویق قرار دهد. اگر امام جماعت چنین کند جوانان او را دوست خواهند داشت و هیچ گاه او را فراموش نکرده و در صف های جماعت حاضر شده و در فعالیت های فرهنگی مسجد تعامل و همکاری خواهند داشت. 4- نقش هیئت های امنا، بانیان و واقفان هیئت های امنا، بانیان و واقفان نیز از دیگر ارکان تأثیر گذار جذب جوانان به مساجد به شمار می روند و نحوه تعامل آنان با جوانان بسیار حساس و ظریف می باشد. اگر خدای ناکرده هیئت های امنا به خصوص با جوانان رفتاری دون شأن آنان داشته باشند و به گونه ای شخصیت آنان را دچار خدشه کنند، باعث فاصله گرفتن ایشان از مسجد خواهند شد. متأسفانه در برخی از مساجد مشاهده شده است که برخی از هیئت های امنا رفتار مناسبی با جوانان نداشت اند که این امر اثرات منفی در جذب جوانان به همراه داشته است. بنابراین باید کوشید تا متناسب با شخصیت آنان سخن گفت و آنان را در فعالیت های گروهی و جمعی مشارکت داده و با عطوفت و مهربانی با آنان رفتار کرد که اگر چنین شود زمینه های جذب جوانان در مساجد فراهم خواهد شد. 5- اهتمام در پاسخگویی به شبهات فکری و دینی جوانان شبهات فکری و دینی فراوانی در ذهن جوانان نقش بسته است و آنان را به دنبال مکان هایی می کشاند که به شبهاتشان پاسخ دهد. یا راه اندازی گفتمان های دینی در مساجد و دعوت از استادن مجرب برای این منظور جوانان حضور فعال تری در مساجد پیدا خواهند کرد و زمینه پاسخ به سؤالات آنان فراهم خواهد شد و این امر موجب افزایش توان تحلیل آنان در مباحث اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی شده و احساس شخصیت شان را جدی تر می کند؛ بدین ترتیب حضور آنان در مساجد پررنگ خواهد شد. پس نیاز است که در مساجد بیش از پیش جلسات گفتمان و مشاوره دینی تشکیل شود. 6- ملال آور نبودن سخنرانی های واعظان مساجد یکی از مواردی که موجب خستگی و ملالت جوانان می شود انجم سخنرانی های طولانی یک ساعته یا بیشتر از آن می باشد که به هیچ وجه پسندیده نیست. عدم رعایت حد اعتدال در سخنرانی ها موجبات گریز جوانان از مساجد را فراهم خواهد ساخت. بنابراین سخنرانی ها باید حداکثر 30 تا 40 دقیقه انجام شود. در این مدت مبلغ باید از آیات قرآن، احادیث، اشعار، پندها و اندرزها و داستان ها استفاده کرده و کلام خود را با بیانی شیوا و جذاب برای مخاطبان جوان ارائه کند تا به ذائقه آنان شیرین آید و شاهد حضور مستمر آنان در مسجد شود. مداحی ها هم باید کوتاه و مستند بیان شوند. لذا خطیب و مداح باید حق مطلب را به خوبی ادا کنند، تا جوانان از این طریق به مساجد جذب شوند. 7- مشارکت دادن جوانان در فعالیت های جمعی و گروهی نظر به اینکه جوانان مشتاقند در فعالیت های گروهی و جمعی شرکت نمایند و به آنان در این ارتباط بها داده شود، لازم است از آنان در انجام کارهای مسجد نظیر پیگیری فعالیت های عمرانی و فرهنگی دعوت به عمل آمده و آنان را در این ارتباط ترغیب و تشویق کنند. به عنوان مثال پیگیری انجام برنامه اعتکاف در یک مسجد توسط جوانان صورت گیرد. موضوع ثبت نام را به آنان واگذار کرده و در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها نظرات آنان نیز خواسته شود، یا آنان را برای پیگیری نیازهای فرهنگی مسجد به ادارات تبلیغات اسلامی و اوقاف و امور خیریه روانه سازند. در هر صورت باید به آنها بها داده شود و همچون بزرگان از مشارکت های آنان استفاده گردد. 8- طولانی نکردن اقامه نمازهای جماعت نمازهای جماعت باید به طور معمول و تعارف برگزار شوند و امام جماعت از طول دادن نماز و خیلی آهسته خواندن آن پرهیز کرده، سوره های طولانی را در نماز نخواند، سجده ها را طولانی نکند و حتی الامکان از صحبت های بین دو نماز پرهیز کرده و اگر صحبتی خواست انجام دهد خیلی کوتاه باشد و به حد 5 دقیقه بسنده کند. بعد از نماز جماعت نیز بی مورد وقت مؤمنان را نگیرد و برای مسجد جدول برنامه هفتگی تنظیم کرده و سعی کند آن برنامه را اجرا نماید و جز در موارد خاص برنامه های آن را لغو نکند. بنابراین امام جماعت باید به طور سنجیده فعالیت کرده و مطابق طبع ظریف جوانان حرکت کند، زیرا آنان مردان فردا و سنگربانان مساجد در حال و آینده هستند.
زهی خجسته زمانی که یار باز آید به کام غمزدگان غمگسار باز آید به پیش خیال خیالش کشیدم ابلق چشم بدان امید که آن شهسوار باز آید اگر نه در خم چوگان او رود سر من ز سر نگویم و سر خود چه کار باز آید مقیم بر سر راهش نشسته ام چون گرد بدان هوس که بدین رهگذار باز آید دلی که با سر زلفین او قراری داد گمان مبر که بدان دل قرار باز آید چه جور ها که کشیدند بلبلان از دی به بوی آنکه دگر نوبهار باز آید ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ که همچو سرو به دستم نگار باز آید
سيد عبدالكريم پينه دوز اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد وعجّــل فرجــــهم " در تهران مرد پينه دوزي بود بنام سيد عبدالكريم كه من او را كم ديده بودم، نه بخاطر آنكه باو علاقه نداشتم بلكه بخاطر كمي سن لياقت معاشرت با او را در خود نمي ديدم ولي اكثر علماء اهل معني معتقدبودند كه گاهي حضرت بقيه الله)عليه السلام( به مغازه محقر او تشريف مي برند و با او مي نشينند و هم صحبت مي شوند.لذا بعضي از آنها به اميد آنكه زمان تشريف فرمايي حضرت ولي عصر)عليه السلام( را درك كنند، ساعتها در مغازه او مي نشستند و انتظار ملاقات حضرت را مي كشيدند و شايد بعضيها هم بالاخره به خدمتش مشرف مي شدند.مرحوم سيدعبدالكريم اهل دنيا نبود حتي خانه مسكوني نداشت و تنها راه در آمدش كفاشي و پينه دوزي بود.يكي ازتجار محترم بازار تهران، كه بسيار مورد وثوق علماء بزرگ و مراجع تقليد بود، براي من نقل ميكرد:كه مرحوم سيدعبدالكريم در منزليكي از اهالي تهران مستاجر بود با اينكه صاحب خانه زياد رعايت حال اورا مي كرد در عين حال وقتي اجاره اش بسر آمده بود، حاضر نشد كه دوباره منزل را باو اجاره دهد و باو ده روز مهلت داده كه منزل ديگري براي خود تهيه كند.روز دهم در عين اينكه نتوانسته بود، خانه ديگرياجاره كند منزل راطبق وعده اي كه بصاحب خانه داده بود، تخليه كرده و وسايل منزل را كنار كوچه گذاشته بود و نمي دانست كه چه بايد بكند؟ در اين بين حضرت بقيه الله ارواحنا فداه نزد او مي روند و مي گويند:ناراحت نباش اجدادمان مصيبتهاي زيادي كشيده اند.سيد عبدالكريم مي گويد:درست است ولي هيچيك از آنها مبتلا به ذلت اجاره نشيني نشده بودند.حضرت ولي عصر ارواحنا فداه تبسمي مي كنند و باين مضمون با مختصر كم و زيادي مي فرمايد:درست است ما ترتيب كارها را داده ايم، من مي رومپس از چند دقيقه ديگر مساءله حل مي شود آن تاجر تهراني كه قضيه رانقل مي كرد در اينجا اضافه كرد و گفت:كه شب قبل من حضرت ولي عصر ارواحنا فداه را در خواب ديدم، ايشان بمن فرمودند:فردا صبح فلان منزل را به نام سيدعبدالكريم مي خري و در فلان ساعت او در فلان كوچه نشسته ميروي و كليد منزل را به او مي دهي.من از خواب بيدار شدم ساعت 8 صبح بسراغ آن منزل رفت ديدم صاحب آن خانه مي گويد:چون مقروض بودم ديشب متوسل بحضرت بقيه الله ارواحنا فداه شدم كه اين خانه بفروش برسد، تا من قرضم ر ابدهم.من خانه را خريدم و كليدش را گرفتم و وقتي خدمت مرحوم سيد عبدالكريم رسيدم كه هنوز تازه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تشريف برده بودند.خدا آن تاجر محترم كه از دنيا رفته و مرحوم سيد عبدالكريم را رحمتكند. منبع.کتاب ملاقات با امام زمان )عج(
آیت الله اراکی فرمود:شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدیاین مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت خیر.سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابودکردی؟گفت نهبا تعجب پرسیدم پس راز این مقام چیست!؟جواب داد هدیه مولایم حسین)علیه السلام( است.گفتم چطور؟با اشک گفت آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! دوتا رگ بریدند این همه تشنه ای!پس چه کشید پسر فاطمه )سلام الله علیها(؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین)علیه السلام( حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین )علیه السلام( آمد و فرمود به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی، این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
فرعون پادشاه مصر ادعای خدايی ميکرد.روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت:اگر تو خدا هستی پس اين خوشه را تبديل به طلا کن.فرعون يک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در اين انديشه بود که چه چاره ای بينديشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.فرعون پرسيد کيستی؟ ناگهان ديد که شيطان وارد شد.شيطان گفت: خاک بر سر خدايی که نميداند پشت در کيست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!بعد خطاب به فرعون گفت: من با اينهمه توانايی لياقت بندگي خدا را نداشتم آنوقت تو با اين همه حقارت ادعای خدايی مي کنی؟پس شيطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟شيطان پاسخ داد: زيرا ميدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آيد .
اساسا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بدون مبالغه شرایط سیاسی جدیدی بر منطقه حاکم شد. جهان اسلام وبطور مشخص مسلمانان پس از 1400 سال که ازظهور اسلام میگذشت به ظرفیتها ی دینامیکی اسلام برای دولت سازی ومقابله با استعمارخارجی پی بردند. لذا شورشها و قیامهای پراکنده ای در جهان اسلام به ویژه در یمن ، مصر ، سوریه ، عراق و عربستان صورت گرفت اما این شورشها به سر انجام قابل قبولی نرسید. دلیل این شکست چیست؟ اولا این شورشها نوعا بصورت هرم وارونه وبدون وجود یک رهبری کاریزماتیک صورت گرفت ولذا از سوی حاکمان این کشورها بیرحمانه سرکوب شدند.